طرف سوار تاكسی بوده ... بعد از مدتی یكی پیاده میشه و درو محكم می‌بنده ...راننده میگه : خر بی شعور ... یه كمی جلوتر یه نفر دیگه پیاده میشه و باز در و محكم می بنده بازم راننده میگه : خر بی شعور ... نوبت به غضنفر میرسه با دقت در و آهسته می بنده می بینه راننده داره نگاش می كنه بهش می گه :چیه ... خر باشعور ندیدی؟
یارو میره مزرعه ای میخره به ابعاد 2سانتی متر در 8 کیلومتر. میگن این چه زمینیه ؛ چی میخواهی بکاری؟ میگه به امید خدا ماکارونی
اطلاعات کاربری
بستن در تاکسیآرشیو
آمار سایت